امروز هوای تورنتو انقدر گرم بود که می شد با کاپشن زیپ باز در خیابان یلری تلری رفت و حالم هم همینطوری خوش بود. یکی چیزی گفت. برگشتم ببینم کیست دیدم یک خانم میانسال است که دنبال فروشگاه کندین تایر می گردد. نه که زیاد راه آمده بود فکر کرده بود که فروشگاه جایش عوض شده است. درست در لحظه ای که من برگشتم او هم فروشگاه را دید و گفت: "خب پس سر جایش است" من هم گفتم: "بله سر جایش است و تکان هم نمی خورد!" هر دو خندیدیم. خانم گفت: "ممنون که برگشتی و به حرف زدن من عکس العمل نشان دادی. کم پیش می آید که کسی در تورنتو این کار را بکند." از چهره اش معلوم بود که کانادایی است. شاید مال یکی از شهرهای کوچک. جایی که مردم آن گرم تر و صمیمی تر هستند. نمی دانستم چه بگویم. انگار از طرف همه مردم تورنتو خجالت کشیده بودم. گفتم: "آخر امروز هوا خیلی خوب است." او خندید و من فکر کردم عجب حرف احمقانه ای زدم
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
8 comments:
Yes, if you really try to see, you will realise that it's still there. It has been there, it's there and it will be there. it never moves!
سلام و وقت شما در ولایت غربت به خیر
روزگاری که در ایران بودید نقدهایتان را می خواندم . انگار در مهر هم می نوشتید
از سایت گلمکانی به شما پیوند زدم
ممنون می شوم اگر از کوچه ی شیدایان هم گذر کنید . در صورتی که قابل دانستید کامنت بگذارید تا بدانم آمده اید
در صورت امکان به پست های قبلی هم نگاهی بیندازید
تا بعد
نشانی عقیل
www.sheidayan.blogfa.com
سلام
sale no mobarak.be maham sar bezanid
sale no mobarak.be maham sar bezanid
خبرگزاری هنر، در ایام نوروز تعطیل نیست
عجب. بلاگ جالب و خواندنی داری. متاسفانه بر خلاف سایر دوستان، هیچ ایده ای از این که کی هستی ندارم! بهرحال... سری به من بزن
machinechiane.blogspot.com
نمی دانم چرا نوشته هایتان مرا یاد آقا علی اشرف خان درویشیان می اندازد
Post a Comment